ابوسعید ابوالخیر_دیوانرباعی ها (فهرست)

رباعی شمارهٔ 431

1. آن دم که حدیث عاشقی بشنودم

2. جان و دل و دیده را به غم فرسودم

3. می‌پنداشتم عاشق و معشوق دواند

4. چون هر دو یکیست من خود احول بودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه
* مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه
شعر کامل
حافظ
* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* نرگس که فلک چشم و چراغ چمنش کرد
* چشم تو سرافکنده به هر انجمنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی