اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1001

1. تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم

2. من هم زبان برآرم تا کی خموش باشم

3. من خاک آستانم گر مدعی غلامست

4. این خاکساریم به کان خود فروش باشم

5. گر زیر خاک چون خم خشت از سرم بر آری

6. بینی کز آتش دل چون می بجوش باشم

7. خواهم که پیش خلقت مستانه ره بگیرم

8. لیکن تو چون بیایی من کی بهوش باشم

9. این بس که از تو گاهی نیشی خورم چو اهلی

10. من کیستم کز آن لب در بند نوش باشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدم مسکین به یک خامی که در فردوس کرد
* چاک شد چون دانه گندم دل اولاد او
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نخل تنهایی من میوه فراوان دارد
* نیست چون بی ثمران حاجت پیوند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی