اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1027

1. هرگز از بخت نیامد قدحی در دستم

2. که بدیوانگی عاقبتش نشکستم

3. وه که چندان برخ جام من باده پرست

4. روزن دیده گشادم که در دل بستم

5. خواهم آنکنج فراغت که کس از دشمن و دوست

6. نکند یاد که من نیست شدم یا هستم

7. گرد آنشمع چو پروانه بسی گشتم لیک

8. تا بهستی خود آتش نزدم ننشستم

9. سوخت اهلی دلم از عاقبت اندیشی خود

10. ترک خود کردم و از آه و ستم وارستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* نبینی که در گرمی آفتاب
* حرامست برزیره جز زیره آب
شعر کامل
نظامی
* ز گوش پنبه برون آرو داد خلق بده
* و گر تو میندهی داد روز دادی هست
شعر کامل
سعدی