اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1064

1. من کز غمت ز دیده می لاله گون خورم

2. گر بیتو لب بلب جام خون خورم

3. تلخ است زهر مرگ و ز هجر تو تلخ تر

4. بی شربت وصال تو این زهر چون خورم

5. عشقم چنان گداخت که هر کسل نگاه کرد

6. دید از برون چو شیشه که خون از درون کنم

7. چون بیم سر نماند ز دیوانگی چه باک

8. کارم از آن گذشت که خوف از جنون کنم

9. اهلی جفای چرخ ز خونخواریم بکشت

10. تا چند خون ازین قدح واژگون خورم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی
* و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
شعر کامل
سعدی
* در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
* این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
* ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
شعر کامل
حافظ