اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1084

1. از جهان فردم همین در بند رخسار توام

2. بنده حسنم درین عالم گرفتار توام

3. از زلیخا کی نیم ای یوسف اکنون جان بکف

4. روز بازارست و من در روز بازار توام

5. نسبتم با هر خسی ایگل مکن کافتاده است

6. صد هزاران گر بود من مرغ گلزار توام

7. با وجود حسن رخسارت که شهری مست ازوست

8. من خراب حسن طبع و مست گفتار توام

9. همچو گل می میخوری با عاشقان زار خود

10. آخر ای بیرحم من هم عاشق زار توام

11. مردم بیدرد را مرهم بود از وصل تو

12. من جگر چاک و درون ریش و دل افکار توام

13. اهلی بیچاره درویشست و تو سلطان حسن

14. بر زبان این نکته چون راند که من یار توام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عود اگر دود کند، بر سر آن، دامن پوش
* تا ندانند، که در مجلس ما خامی هست
شعر کامل
سلمان ساوجی
* چه کند سختی ایام به دلهای دو نیم؟
* سنگ با پسته خندان چه تواند کردن؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
* این توانم که بیایم به محلت به گدایی
شعر کامل
سعدی