غزل شمارۀ 1093
1. ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ام
2. شکسته تر ز هلالم ببین که چون شده ام
3. تو خواستی جگرم پاره پاره لاله صفت
4. بهر صفت که تو میخواستی کنون شده ام
5. مرا بحلقه مستان زنده دل ره نیست
6. که من ز دایره زندگی برون شده ام
7. برون فتاده چو پروانه ام ز صحبت شمع
8. ز بسکه سوخته از آتش درون شده ام
9. چو سبزه خشک شدم راز دل نگفتم هیچ
10. اگرچه جمله زبانم عجب زبون شده ام
11. دلم ز گریه خون گرچه سوختم باری
12. شکفته تر ز گل اشک لاله گون شده ام
13. مرا به گلشن وصل تو جای بایستی
14. به گلخن از ستم بخت واژگون شده ام
15. مگو که کوهکنم از ستمکشی اهلی
16. که من ز بار ستم کوه بیستون شده ام
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده