اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1097

1. می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم

2. کار دنیاست مبادا که دل آلوده شویم

3. خیز تا صحبت رندان دل ما تازه کند

4. چند در خانقه و مدرسه فرسوده شویم

5. کار عالم چو بغم خوردن ماراست نشد

6. شاد بهتر که ملول از غم بیهوده شویم

7. دو جهان گر نبود ما نه از آن رندانیم

8. که پریشان ز غم بوده و نابوده شویم

9. بهزاران هوس آلوده لبت چون بوسم

10. مگر آن دم که چو می از همه پالوده شویم

11. سوختیم از غم و در دیده ارباب نظر

12. سرمه گردیم گرت زیر قدم سوده شویم

13. بس دویدیم چو اهلی همه سو از پی دل

14. اینزمان کشته شویم از همه آسوده شویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
* به سر نکوفته باشد در سرایی را
شعر کامل
سعدی
* نشاط جوانی ز پیران مجوی
* که آب روان باز ناید به جوی
شعر کامل
سعدی
* بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
* گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
شعر کامل
صائب تبریزی