اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1107

1. همدمان رفتند و من از همرهان وامانده ام

2. میرم از این غم که بی یاران چرا من زنده ام

3. تاب وصلم نیست ایمه چون زیم در هجر تو

4. وای بر مردن چو من در زندگی وامانده ام

5. داغ سودای غمت دیوانه کردم ای پری

6. زانسبب چونشمع گه در گریه گه در خنده ام

7. گرچه آزاد جهانم همچو سرو ای ابر لطف

8. رحمتی فرما که از دست تهی شرمنده ام

9. همت من در نظر نارد جز آنخورشید رخ

10. گرچه درویشم نظر جای بلند افکنده ام

11. نازنینان گر کشندم سر نمی تابم ز حکم

12. پادشاهانند ایشان من فقیر و بنده ام

13. زین چمن اهلی مرا دیگر بهیچ امید نیست

14. زانکه از شاخ بقا چونغنچه دل برکنده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* غلام دولت آنم که پای بند یکیست
* به جانبی متعلق شد از هزار برست
شعر کامل
سعدی
* سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
* عشق محمد بس است و آل محمد
شعر کامل
سعدی