اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1136

1. ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم

2. قربانی توایم و بدین کار زاده ایم

3. بر ما چو شانه تیغ زبانها کشیده اند

4. تا یک گره ز سنبل زلفت گشاده ایم

5. گر دیگران ز آتش خشمت گریختند

6. ما همچو شمع تا دم مردن ستاده ایم

7. با ما چو چشم خویش تو در نقش بازیی

8. ما با تو همچو آینه یک لخت و ساده ایم

9. امشب که گریه نیست به آهیم مبتلا

10. از آب جسته ایم و در آتش فتاده ایم

11. ای ابر لطف مرحمتی کن که غنچه وار

12. پژمرده ایم و دل بشکفتن نهاده ایم

13. از ذره کمتریم چو اهلی بکوی تو

14. لیکن بمهرت از همه عالم زیاده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
* موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
شعر کامل
حافظ
* به چشم زنده دلان خوشترست خلوت گور
* زخانه ای که در او میهمان نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
* که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم
شعر کامل
سعدی