اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1139

1. اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن

2. بدست دل نتوان بیش ازین عنان دادن

3. سپرده ام دل خود را بدست خونخواری

4. که راضیم ز رهیدن ازو بجان دادن

5. ز زهر چشم تو مردم یکی بخند آخر

6. که زهر نیز بشیرینی توان دادن

7. بپایبوس تو در بزم وصل اگر رسم

8. خوش است به بوسه گهی هم بر آستان دادن

9. نه آنچنان ز تو اهلی شدست خانه خراب

10. که از خرابی او میتوان نشان دادن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* شگفتی بگیتی ز رستم بس است
* کزو داستان بر دل هرکس است
شعر کامل
فردوسی
* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی