غزل شمارۀ 1198
1. ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن
2. ترک مراد خود کن و ترک ادب مکن
3. ساقی بیا که خواب شب واپسین بس است
4. هشدار و روز عیش به بیهوده شب مکن
5. زین آه پر شرر که بر افلاک میرود
6. آتش اگر ز چرخ ببارد عجب مکن
7. در بزم غم بمستی و محنت دلا بساز
8. آلوده خویش را بشراب طرب مکن
9. اهلی مراد خویش ز رندان دیر خواه
10. از زاهدان صومعه همت طلب مکن
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده