اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1202

1. نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از من

2. مپرس از بیوفایی کان نمیپرسد خدا از من

3. دلم چون نافه خونشد در وفاداری و دلشادم

4. که با هر کسکه باشد میدهد بوی وفا از من

5. نه تنها من ترا خواهم که شهری همچو من خواهد

6. تو صد جا دوستان داری بیاد آری کجا از من

7. مرا هرچند با خال و خطت جان در میان باشد

8. خطت خضرست و نوشد چشمه آب بقا از من

9. دل آواره چون مجنون نمیپرسد ز من هرگز

10. گرش جایی خبر یابی بپرس ایصبا از من

11. بمحشر رشته ز ناز دستاویز من باشد

12. اگر دست اجل نستاند این سررشته را از من

13. هلاک خود چو خواهم در دعا اهلی تو آمین گو

14. که در این حاجت آمین از تو میباید دعا از من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
* تا دگر عیب نگویند من حیران را
شعر کامل
سعدی
* چنینست رسم سرای کهن
* سرش هیچ پیدا نبینی ز بن
شعر کامل
فردوسی