اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1232

1. تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از تو

2. بیا بیا که صبوری نمی توان از تو

3. بخشم رفتی و گفتی قیامتم بینی

4. چه زود رنجی و دیر آشنا فغان از تو

5. مرنج اگر من دلتنگ سینه بشکافم

6. که حال دل نتوان داشتن نهان از تو

7. قیامت ارچه بآخر زمان شود پیدا

8. قیامتی است درین شهر هر زمان از تو

9. تو کی بخنده گشایی دهن یقین است این

10. یقین که می کشیش نیست اینگمان از تو

11. ز غیرتم همه آتش که همچو شمع چرا

12. گرفته اند مرا خلق بر زبان از تو

13. مرا بتیغ فلم ساز استخوان و ببین

14. که چون گداخت مرا مغز استخوان از تو

15. به مجلسی که تو با گلرخان قدح نوشی

16. هزار نرگس مستت خونفشان از تو

17. بتر ز قصه مجنون حکایت لیلی است

18. که شد فسانه بصد گونه داستان از تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
* رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
شعر کامل
مولوی
* انصاف نباشد که من خسته رنجور
* پروانه او باشم و او شمع جماعت
شعر کامل
سعدی
* شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
* نرگس او که طبیب دل بیمار من است
شعر کامل
حافظ