غزل شمارۀ 1253
1. اگر چه عشق نکویان جراحتست همه
2. جراحتست که در سینه راحتست همه
3. وصال گل طلبی بخت باید ای بلبل
4. مگو که کار بعقل و فصاحتست همه
5. قدت نه سرو که ناز و کرشمه است تمام
6. رخت نه ماه که حسن و ملاحتست همه
7. چه عارضست و چه حسنست این تعالی الله
8. چو صبح اهل سعادت صباحتست همه
9. زبان طعن رقیبان بسوخت اهلی را
10. هلاک مردن جسم و جراختست همه
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده