اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1278

1. ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده

2. خون شده از ملاحتت صد جگر نمکزده

3. مردمک دو چشم من نیست قدمگه سگت

4. وای که کعبتین من جای دو شش دو یک زده

5. از عدم آمدست جان در طلب دهان تو

6. لب بگشا که بهر تو اینهمه راه تک زده

7. تا تو ملول از منی بر سر حرف هستی ام

8. هر سر مو که بنگری تیغ برای حک زده

9. نقد دلم شناختی زان نگهم نمیکنی

10. کی زر قلب من کسی به ز تو بر محک زده

11. جور فلک بسوخت دل آه که کارگر نشد

12. تیر بلا که آه من اینهمه بر فلک زده

13. اهلی از آنپری سبق کس نبرد به نیکویی

14. زهره چه زهره اش بود گرچه ره ملک زده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
* که باد صبح نسیم گره گشا آورد
شعر کامل
حافظ
* ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
* شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
شعر کامل
حافظ
* امشب که از فروغ رخش، لاله داغ بود
* شبنم، سپند مجمر گلهای باغ بود
شعر کامل
حزین لاهیجی