اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1321

1. بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاهی

2. نفروخت هیچ شمعی که نکشتمش بآهی

3. چه خوش آنکه میگذشتی سوی من بناز و کردی

4. چه تبسمی نهانی چه بلای جان نگاهی

5. منم آن شکار وحشی که ز تیر طعنه هرگز

6. نبود ز دست مردم گذرم بهیچ راهی

7. به طفیل خسروی کن نظری چو میتوانی

8. که بیک نظر کنی خوش دل ریش دادخواهی

9. تو نهال حسن و اهلی چه گیا که بر تو دستش

10. نرسد و گر رسد هم بکجا رسد گیاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
* یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
شعر کامل
حافظ
* بيماریِ مرا نتواند کسی علاج
* خیز ای طبیب چند مرا دردسر دهی
شعر کامل
جامی
* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی