اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1340

1. در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی

2. بیرون ندهم همچو گل از گریه گلابی

3. رحمت بمن ای گنج وفا نیست وگرنه

4. ویرانه تر از سینه من نیست خرابی

5. مست تو دل سوخته ماست که هرگز

6. نشنیده جز از سینه خود بوی کبابی

7. خون من نومید نریزی که گناه است

8. وز این گنهت به نبود هیچ ثوابی

9. اهلی تو چو خود را نشمردی سگ دلدار

10. اینست که کس برنگرفت از تو حسابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک دست جام باده و یک دست جعد یار
* رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
* کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
شعر کامل
حافظ
* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی