اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1349

1. میان خلق میخواهم که توسن بر سرم تازی

2. تن فرسوده ام در چشم مردم توتیا سازی

3. حدیث آتش انگیزت چنان سرگرم خویشم کرد

4. که گویی گر سخن با غیر آتش در من اندازی

5. طبیب دردمندانی ولی مغروری حسنت

6. چنان دارد که با بیمار خود هرگز نپردازی

7. ازین آهسته تر میرو که میتازی سمند آخر

8. ترا با گو بود بازی حریفانرا بسر بازی

9. دعای عاشقان تعویذ معشوق است از آن اهلی

10. بعشق خویش مینازد تو گر بر حسن میتازی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
* میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی