اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 137

1. آنچه غم تو کرد اگر بازرسم به دیدنت

2. فرق من است و پای تو دست من است و دامنت

3. ای به فرشته سیرتی آیت رحمت و کرم

4. با همه کس وفا کنی این چه جفاست با منت

5. سرو بلند همتی کی به تو میرسد کسی

6. ور برسد کجا رسد دست کسی به گردنت

7. روشنی دو چشم ما خاک رهت شد از صفا

8. سرمه چشم دوستان کوری چشم دشمنت

9. داغ تو سوخت جان من از تو چه پوشم این سخن

10. بلکه چو شمع کفته شد زاب دو دیده روشنت

11. آنکه ندیده روز و شب وصف بهشت می کند

12. وه چه قیامتی بود گر برسد به گلشنت

13. اهلی از آفتاب خود دور اگر بمانده یی

14. صبر کن که عاقبت رسد روشنیی به روزنت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز بسی پیش تو خوارند و پس از مرگ
* بر خاک شهیدان تو خار است علامت
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی
* به هیچ در نروم بعد از این ز حضرت دوست
* چو کعبه یافتم آیم ز بت‌پرستی باز
شعر کامل
حافظ