اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1381

1. گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی

2. بر سنگ تیشه کی زدی از غم بسر زدی

3. مجنون چو من اگر جگرش سوختی ز عشق

4. آتش ز برق آه به آفاق در زدی

5. آنشمع اگر ز چهره بر انداختی نقاب

6. پروانه را مجال ندادی که پر زدی

7. گر حکم داشتی چو سلیمان دلم بباد

8. از ملک خاک خیمه بماک دگر زدی

9. هر زخم ناوکی که زد آنشوخ بر دلم

10. راحت فزود کاش ازین بیشتر زدی

11. یکشب اگر رقیب شدی دور از آن پری

12. فریاد چون سگان همه شب تا سحر زدی

13. اهلی گر آن مسیح نفس نام بردی اش

14. بعد از هزار سال سر از خاک برزدی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در مقام حرف بر لب مهر خاموشی زدن
* تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند
* کلهٔ جم به گدای سر راهی بخشند
شعر کامل
اقبال لاهوری
* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی