اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 142

1. شمع من، هر کس که پیشت جان نسوزد مرد نیست

2. عشق و سرمستی با اشگ گرم و آه سرد نیست

3. لذت عاشق نه از مستی و میخواری بود

4. تشنه دیدار را پروای خواب و خورد نیست

5. حسن او شد جلوه گر ز آیینه صافی دلان

6. وین دلی باید که در آیینه او گرد نیست

7. وحشت مردم کجا انس محبت از کجا

8. کی بدین وادی رسد هر کو چو مجنون فرد نیست

9. مردم بی درد را از درد ما نبود خبر

10. آگه از درد دل ما غیر صاحب درد نیست

11. اشگ و آه من کسی حیله داند پیش تو

12. خود تو دانی جان من کز حیله رویم زرد نیست

13. در گلستان محبت داغ اهلی همچو گل

14. از ازل بر رشته عشق است باد آورد نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار
* بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ
* باز رسیدیم ز میخانه مست
* باز رهیدیم ز بالا و پست
شعر کامل
مولوی