اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 146

1. گر شد سر ما خاک ره دوست چه باک است

2. ای خاک بر آنسر که درین راه نه خاک است

3. از بسکه بناخن همه دم سینه خراشم

4. هم خرقه و هم سینه و هم دل همه چاک است

5. در اشک چو طوفان من افلاک فرورفت

6. طوفان محبت زسمک تا به سماک است

7. ای خضر که بر آب حیات است ترا دست

8. دریاب دل تشنه ما را که هلاک است

9. از دامن آلوده بود شمع چنین زار

10. آزاده بود سرو که با دامن پاک است

11. بی روی تو مه صحبت عاشق فرحش نیست

12. سرمست تو در بزم طرب غمزده ناک است

13. اهلی نشد آسوده دل از طارم افلاک

14. آسایش مخور غم از طارم تاک است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری
* ذره ام اما ز فیض داغ عالمسوز عشق
* روشنی بخش زمین و آسمان گردیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی