اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 204

1. به زهر چشم دهی جان و دل فرحناک است

2. چه دلبری تو که زهر از کف تو تریاک است

3. چه شد که جامه یوسف شد از زلیخا چاک

4. هنوز جان زلیخا ز دست او چاک است

5. مباش همدم هرخس کز او بود جان بخش

6. حیات خضر کز آلایش جنان پاک است

7. فرشته محرم دل نیست دیوره چه سگ است

8. چو گل مجال ندارد چه جای خاشاک است

9. گرت هوای بلندیست میل پستی کن

10. که پای خاک نشینان بر اوج افلاک است

11. درین چمن چه گل چشم بسته یی اهلی

12. بزخم کشته غم بین که در دل چاک است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
* فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
شعر کامل
حافظ
* چه کند سختی ایام به دلهای دو نیم؟
* سنگ با پسته خندان چه تواند کردن؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ