اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 207

1. کدورت غم هجرت بیک نگاه برفت

2. جمال کعبه چو دیدم غبار راه برفت

3. به آستان تو چندان بسجده سودم رخ

4. که سوده گشت رخ و نقش سجده گاه برفت

5. خوشم که طاعتم از سجده درت افزود

6. دریغ، باقی عمرم که در گناه برفت

7. عزیز مصر وصال است یوسف دل باز

8. ز خاطرش غم چاه از غرور جاه برفت

9. نوای مرغ سحر تا خبر ز عشق تو داد

10. صفای ورد سحرگه ز خانقاه برفت

11. بصد امید نگه داشتم ولی آن هم

12. دریغ و درد که با صد دریغ و آه برفت

13. چه طعن نامه سیاهی است بر منت اهلی

14. مگر گناه تو از نامه سیاه برفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
* می ده که عمر در سر سودای خام رفت
شعر کامل
حافظ
* صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
* ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد
* در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
شعر کامل
سعدی