اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 213

1. ز گریه دل پر و لب همچو غنچه خندان است

2. چو گل شکفته ام از گریه خنده ام زان است

3. بجز شکستگی عشق تندرستی نیست

4. بیا که تجربه کردیم و درد درمان است

5. بهر خمی ز دو زلف تو عالمی دلهاست

6. دو عالم است پریشان گر او پریشان است

7. ز باد فتنه غبار بلاست در ره خلق

8. خوشا سری که بفکر تو در گریبان است

9. نهفته باش ز مردم که خلق دیو رهند

10. فرشته اوست که در چشم خلق پنهان است

11. گذشت از سر عالم چو ناله اهلی

12. هنوز دوست غبار غمش بدامان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
* دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من از درمان و درد و وصل و هجران
* پسندم آنچه را جانان پسندد
شعر کامل
باباطاهر
* هم عنانم با صبا سرگشته‌ام سرگشته‌ام
* همزبانم با پری دیوانه‌ام دیوانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری