اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 219

1. بمردمی چو سگ یار کس بعالم نیست

2. کسی که نیست سگ کوی یار آدم نیست

3. گداختم ز تماشای روی او چکنم

4. نظاره رخ خورشید کار شبنم نیست

5. دوای زخم دلم جز لبش که میداند

6. که مرهم دل من با مسیح مریم نیست

7. گسستم از همه عالم بمهریار و چه سود

8. که سست عهد مرا عقد مهر محکم نیست

9. ز بسکه خون جهانی بریخت دوری او

10. کجاست کز غم هجرش فغان و ماتم نیست

11. در آفتاب رخش کم ز ذره یی اهلی است

12. ولی بمهر و محبت ز هیچکس کم نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گر روز حشر پرده ز رویش برافکنند
* ایزد به روی بنده نیارد گناه را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* هر آن باغی که نخلش سر بدر بی
* مدامش باغبون خونین جگر بی
شعر کامل
باباطاهر