اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 267

1. شبی که بی تو برین پیر خسته حال گذشت

2. شبی گذشت که گویی هزار سال گذشت

3. مگر بیایی و عمری نوم دهی از وصل

4. که عمر من همه دور از تو در ملال گذشت

5. خبر نداشتم از بیخودی که چون رفتی

6. تو خود بگوی که بر جان من چه حال گذشت

7. نصیحتم مکن ای همنفس که تشنه لبم

8. نمی توانم از آن چشمه زلال گذشت

9. ز بخت خفته چه در خواب غفلتی اهلی

10. که روز هجر رسید و شب وصال گذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست بی می باغ رانوری می روشن بیار
* تیره می سوزد چراغ لاله ها روغن بیار
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه عالم به تماشای تو شادند آری
* نومه عیدی و روی تو گل نوروزی است
شعر کامل
کمال خجندی
* هزار نعره ز بالای آسمان آمد
* تو تن زنی و نجویی که این فغان ز کجا
شعر کامل
مولوی