اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 293

1. سراپا شمع از آن نورست کز آلودگی دور است

2. اگر سوزد چنین پروانه هم نور علی نور است

3. بیمن دامن پاک تو صافی دل بود عاشق

4. که در آیینه ناظر صفا از عکس منظور است

5. نباید ذوق گفتارت بت چین باتو زان لافد

6. چه فهمد نقش دیواری مکن عیبش که معذور است

7. من از آب حیات آن دهان مستم توهم دانی

8. که این مستی که من دارم نه کار آب انگور است

9. میان ما و زاهد داغ می چون غنچه در گل شد

10. من از بی پردگی رسوا و او در پرده مستورست

11. حدیث سینه چاک تو اهلی شهرتی دارد

12. چه پوشی پرده عیبی را که در آفاق مشهورست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی
* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی