اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 335

1. کشته تیرت که ازوی استخوانها مانده است

2. گرچه خود رفت از میان اما نشانها مانده است

3. حسرت درد تو با من ماند و جان و دل نماند

4. شکر ایزد گرچه آنها رفت اینها مانده است

5. گر پرد بر خاک ما مرغ هوا گردد کباب

6. بسکه در خاکستر ما سوز جانها مانده است

7. تا ابد عشق من و حسن تو ماند در میان

8. زانکه در هر گوشه از ما داستانها مانده است

9. گر نماند از بار محنت اهلی مجنون صفت

10. باری از عشق تو نامش بر زبانها مانده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دارم امید بر این اشک چو باران که دگر
* برق دولت که برفت از نظرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* عاقل از انگور می بیند همی
* عاشق از معدوم شی بیند همی
شعر کامل
مولوی