اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 348

1. تن عاشق همای لامکان است

2. تو پنداری ک مشتی استخوان است

3. از آن هر موی ما ماری است بر تن

4. که با هر موی ما گنجی نهان است

5. بهار عمر دریاب از صبوحی

6. که تا خورشید سربرزد خزان است

7. در آتش گر بود پروانه با شمع

8. بر او آتش بهشت جاودان است

9. بصورت از ملک بگذشت اهلی

10. بمعنی خود سگ این آستان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی
* خال هندوی تو بر آتش عارض شب و روز
* پی احضار دل سوختگان فلفل داشت
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در طریق عشق خار از پا کشیدن مشکل است
* ریشه در دل می کند خاری که در پا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی