اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 35

1. آن کعبه جان سوی خود میخواند از یاری مرا

2. ای گریه در خون جگر آلوده نگذاری مرا

3. بودم من ای خورشید رخ در خاک خواری ذره وش

4. برداشتی از خاک ره با این همه خواری مرا

5. من چون سگ کوی توام خواهی بخوان خواهی بران

6. کز خشم اگر رانی گهی از لطف بازآری مرا

7. ساقی چو نرگس بیش تو چون سر بر آرم من ز شرم

8. کز ساغر لطف و گرم شرمنده میداری مرا

9. چون شیشه گر خونم خوری شادم کرین خون ریختن

10. بوی محبت می دمد با آنکه خونخواری مرا

11. محوم من ای خورشید رخ اهلی صفت در مهر تو

12. زان در حساب عاشقان یک ذره نشماری مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دم آخر که مررا عمر به سر می‌آید
* گر تو آیی به سرم عمر دگر می‌آید
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
* بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی