اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 352

1. جان من در دوستی نامهربان می بینمت

2. آنچه بودی پیش ازین اکنون نه آن می بینمت

3. با من دلخسته تا درسر چه داری از جفا

4. کاین چنین ایشوخ با خود سر گران می بینمت

5. گرچه ای مقصود دل گویی که دریاری ترا

6. این چنین یارم ولی کم آنچنان می بینمت

7. جور خلقی میکشم تا پا بکویت می نهم

8. جان بلب می آیدم تا یک زمان می بینمت

9. گرچه از جور تو جانم شد چو اهلی ناتوان

10. همچنان آرام جان ناتوان می بینمت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تو صد بار بیایی به سر کشته عشق
* چشم باشد مترصد که دگربار آیی
شعر کامل
سعدی
* عشق بی جلوه معشوق میسر نشود
* عقل دین کی برد آن وصف که دلّاله کند
شعر کامل
جامی
* آب چشمم مگر از خاک درت چاره شود
* ورنه این سیل پیاپی بکند بنیادم
شعر کامل
فروغی بسطامی