اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 357

1. پیر مغان گدای درش همچو ما بسی است

2. ما خود کسی نه ایم ولی پیر ما کسی است

3. گر بهر دوست کوهکنی مرد قصه چیست

4. در وادی محبت ازین کشته ها بسی است

5. هرگل که نیست بوی وفا دارییی در او

6. گر هم گل بهشت بود پیش ما خسی است

7. بادا فدای قامت طوبی خرام او

8. هرجا که سرونازی و شمشاد نورسی است

9. باشد که همرهان نظر کیمیا کنند

10. بر اهلی حزین که درین راه واپسی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای فتنهٔ هر دوری از قامت فتانت
* آشوب قیامت را دیدیم به دورانت
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در اندرون من خسته دل ندانم کیست
* که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
شعر کامل
حافظ
* نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
* که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی