اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 38

1. گر کند ابر کرم میل تن خاکی ما

2. چه تفاوت کند آلودگی و پاکی ما

3. ما بدیدار توای ساقی جان دلشادیم

4. نه که از هستی جانست فرحناکی ما

5. با وجود تو برما همه عالم عدم است

6. با وجود عدم فهم و کم ادراکی ما

7. دوستان چاک گریبان حریفان دوزند

8. هیچ رحمی نکند کس به جگر چاکی ما

9. عاشق مردن خویشیم چو پروانه مست

10. عقل دیوانه شد از مستی و بی باکی ما

11. او که صید دل ما کرد چنان راند سمند

12. که بگردش نرسد چستی و چالاکی ما

13. عاقبت در طلب گوهر وصلش اهلی

14. غرقه بحر فنا گشت تن خاکی ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه لاله طورست روی روشن او
* چراغ روز بود با بیاض گردن او
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ
* کله ترگ و شمشیر جام منست
* به بازو خم خام دام منست
شعر کامل
فردوسی