اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 388

1. دل در خیال وصل جفا پیشه من است

2. فکر محال بین که در اندیشه من است

3. ای آنکه سنگ جور بمستان خود زنی

4. قصدت شکستن دل چون شیشه من است

5. دشمن بسوزن مژه خار از دلش کشی

6. این خار خار در رگ و در ریشه من است

7. من آن سگم که شیر فلک رشک من برد

8. از آن شرف که کوی تو سر بیشه من است

9. ترسم که قصه لب شیرین چو کوهکن

10. بیخ مرا کند که زبان تیشه من است

11. اهلی مرا زعشق جوانان گزیر نیست

12. من پیر بت پرستم و این پیشه من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
* چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است
شعر کامل
سعدی