اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 40

1. آه کز دست دل این سینه ریش است مرا

2. هر بلایی که بود از دل خویش است مرا

3. من که بیگانه ز خویشم ز غم و محبت هجر

4. چه غم از محنت بیگانه و خویش است مرا

5. نوش وصل تومن از نیش بلا یافته ام

6. لذت نوش تو از تلخی نیش است مرا

7. گر دل از زخم ستم ریش شود غم نبود

8. شکرین لعل لبت مرهم ریش است مرا

9. زهر چشم تو اگر تلخ کند کام همه

10. تلخی کم محلی از همه بیش است مرا

11. من مگر کعبه وصل تو قیامت یابم

12. کین ره دور و درازی است که پیش است مرا

13. همچو اهلی چه کنم گر نکنم سجده دوست

14. بت پرستم من و این ملت و کیش است مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
* برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
شعر کامل
سنایی
* چون به رنگ زرد من بر می خورد برگ خزان
* زعفران می مالد از خجلت به روی خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت و گو آیین درویشی نبود
* ور نه با تو ماجراها داشتیم
شعر کامل
حافظ