غزل شمارۀ 425
1. از روزگار تیره دلم بر غبار چند؟
2. روزم سیاه شد ستم روزگار چند؟
3. ای آفتاب، شام غم صبح عیش کن
4. دود چراغ و محنت شبهای تار چند؟
5. از خون دل کنار و برم لاله زار شد
6. خود در میان آتش و گل در کنار چند؟
7. وصلت بکام غیر و من از غیرتم هلاک
8. چون دست من بگل نرسد زخم خار چند؟
9. عمری بود که منتظر جان سپردنم
10. مردم ز انتظار اجل، انتظار چند؟
11. شد اهلی از جفای تو دیوانه عاقبت
12. عقل و شکیب تاکی و صبر و قرار چند؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده