اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 435

1. گاهم دو آهوی تو سگ خویش خوانده اند

2. گاهم بسنگ تفرقه از پیش رانده اند

3. ما دل نمی بریم که شاهان چو باز خود

4. کس را نرانده اند که بازش نخوانده اند

5. مارا چو چشم خویش حریفان بیوفا

6. مخمور و ناتوان بکناری نشانده اند

7. تا داده اند جرعه جامی ز لعل خویش

8. خوبان عشوه ساز به جانم رسانده اند

9. آنرا که داده اند بتان نوش لعل خود

10. از زهر چشم چاشنیی هم چشانده اند

11. اهلی بدرد بیدلی و بیکسی بساز

12. درمان طلب نکن که طبیبان نخوانده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برو ای ساده دل این پنبه را بر داغ دیگر نه
* درین ابر تنک خورشید ما پنهان نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای گل خوش بوی اگر صد قرن بازآید بهار
* مثل من دیگر نبینی بلبل خوشگوی را
شعر کامل
سعدی
* چو گنجی باش پنهان در خرابی
* چو نیلوفر فرو بر سر در آبی
شعر کامل
سلمان ساوجی