اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 441

1. هرچند آهنین دل ما ناز بیش کرد

2. آهن ربای همت ما کار خویش کرد

3. بسی شیرهای جان بهم آمیخت روزگار

4. تا لعل یار شربت دلهای ریش کرد

5. هر جانبی بقصد محبان کشید تیغ

6. اول مرا زمانه بد مهر پیش کرد

7. خارم ز لب بجای رطب نوخطان دهند

8. بخت سیاه نوش مرا جمله نیش کرد

9. اهلی فکند یوسف جان را بچاره غم

10. بیگانه با کسی نکند آنچه خویش کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی
* ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
* هر که دید آن سرو سیم اندام را
شعر کامل
حافظ
* آفتاب از بیم آن کین جرم را نسبت بدوست
* همچو کلکت زرد شد بر گنبد نیلوفری
شعر کامل
انوری