اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 449

1. وصلش نماند و تلخی زهر فراق ماند

2. وان چاشنی چو شیره جان در مذاق ماند

3. نیک اختران بر اوج شرف همچو آفتاب

4. بخت ستاره سوخته در احتراق ماند

5. من ترک دین گرفتم و یکرنگ بت شدم

6. زاهد نبود یکدل از آن در نفاق ماند

7. جان در هوای کوی تو از من برید دل

8. تا حشر در میان من و جان فراق ماند

9. شد در حریم وصل جهانی به اتفاق

10. محروم اهلی از دل بی اتفاق ماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرح سنگین دلی و قصه شیرین باید
* که بکوه آید و برسنگ نویسد فرهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی
* شراب اگر نبود، آتشم به ساغر کن
* گدای میکده را شعله در کدو کافی ست
شعر کامل
حزین لاهیجی