اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 453

1. جمعی که دل بهرزه پریشان نکرده اند

2. هرگز نظر بعالم ویران نکرده اند

3. هد هد چه عرض تاج دهد زانکه بلبلان

4. پروای تخت و تاج سلیمان نکرده اند

5. تا بوده اند اهل نظر زخم خورده اند

6. ما را درین معامله ترخان نکرده اند

7. آسان ترست عیش فقیر از غنی ولی

8. این مشکلی است بر همه آسان نکرده اند

9. آنان که عیب اهلی و زنار او کنند

10. گویا هنوز سر بگریبان نکرده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
* ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
شعر کامل
حافظ
* به دردی کن دوای من که بیماران عشقت را
* کند درد تو درمانی کند زهر تو تریاقی
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
* بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
شعر کامل
سعدی