اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 459

1. هرکه مست تو نشد جام شرابش ندهند

2. بخدا گر همه خضرست که آبش ندهند

3. صورت خوب تو کز دیده ما پنهان است

4. گنج حسن است نشان جز بخرابش ندهند

5. وه که این سنگدلان صید جگر تشنه خود

6. بکشند وز دم آبی به ثوابش ندهند

7. سخن ناصح ما نیست بجز توبه ز عشق

8. گر سخن این بود آن به که جوابش ندهند

9. هر کرا باده دهند از لب خود نوش لبان

10. جز دل سوخته خویش کبابش ندهند

11. خلوت تیره اهلی که تو دوزخ شمری

12. خوش بهشتی است اگر خلق عذابش ندهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی
* تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
شعر کامل
حافظ
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* یک دست جام باده و یک دست جعد یار
* رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
شعر کامل
مولوی