اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 469

1. باز شمعم خانه روشن، کوری اغیار کرد

2. عاقبت دود چراغ شب نشینان کار کرد

3. صد هزاران عاشق گل گشت و کس آهی نزد

4. مدعی از زخم خاری شکوه بسیار کرد

5. در سر بازار حسنش گل خریداری نیافت

6. گرچه چندین گل فروشی گل درین بازار کرد

7. دور ازان لبها نمی خواهم حیات و زندگی

8. زانکه هجر او مرا از زندگی بیزار کرد

9. پرده بگشود آن گل و اهلی ز حیرت دم نزد

10. گرچه با خود همچو بلبل صد سخن تکرار کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
* چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
شعر کامل
حافظ
* مرا درس حکیمان درد سر داد
* که من پروردهٔ فیض نگاهم
شعر کامل
اقبال لاهوری
* همدم خود شو که حبیب خودی
* چاره خود کن که طبیب خودی
شعر کامل
رهی معیری