اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 499

1. هرکس که چشم مست تو نظاره میکند

2. مژگان بصد سنان جگرش پاره میکند

3. جاییکه صد هزار سر افتاده هر طرف

4. در آن میان که زخم مرا چاره میکند؟

5. رحمی بکن بمردم عالم که هر که هست

6. فریاد از آن دو نرگس خونخواره میکند

7. تا ننگرند روی تو چاووش غیرتت

8. خلق از وجود در عدم آواره میکند

9. من خود ننالم از تو بجور و جفا ولی

10. داد از ستم که بخت ستمکاره میکند

11. شیرین برفت از نظر و کوهکن هنوز

12. چون صورت ایستاده و نظاره میکند

13. اهلی که پاره پاره دل از خویش میبرید

14. این بار ترک خویش به یکباره میکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* حافظ دوام وصل میسر نمی‌شود
* شاهان کم التفات به حال گدا کنند
شعر کامل
حافظ
* همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
* تا دگر عیب نگویند من حیران را
شعر کامل
سعدی