اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 501

1. عالم از سیل فنا گرچه خطرها دارد

2. هرکه در عالم مستی است چه پروا دارد

3. غم عالم بهل ایخواجه غم خویش بخور

4. ز آنکه عالم چه غم از ننک و بد ما دارد

5. ساقی مهوش و یک شیشه می و گوشه امن

6. هرکه افزود بر اینها سر غوغا دارد

7. چون کس امروز نداند که سر آرد یا نه

8. ابله است آنکه چو زاهد غم فردا دارد

9. اهلی دلشده چونشمع بسی سوخته است

10. تاکنون در نظر اهل دلان جا دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش
* نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر نه مدح تو گوید زمانه سوسن را
* بنفشه‌وار زبان از قفا بدر گیرد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* تنگ شد از غم دل جای به من
* یک دل و این همه غم وای به من
شعر کامل
فروغی بسطامی