غزل شمارۀ 508
1. دل شکسته ما گنجی از وفا دارد
2. بخر شکسته ما را که سودها دارد
3. مکن کناره ز عاشق اگرچه درویش است
4. که پرتو نظرش فیض کیمیا دارد
5. جفا و خشم تو ما را وفا و مهر افزود
6. کرشمه های محبت لطیفه ها دارد
7. بلب حواله ما کن حواله بچشم
8. که چشم مست تو پروای ما کجا دارد
9. تو آفتاب جهانی نظر دریغ مدار
10. ز حال سوخته یی کز جهان ترا دارد
11. مراد دوست بدست آر و غم مخور اهلی
12. که هرچه خصم کند دوست کی روا دارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده