اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 544

1. عجب که شمع شبی در سرای من سوزد

2. من آن نیم که کسی از برای من سوزد

3. مجال خواب چو شمعم بهیچ پهلو نیست

4. ز بسکه داغ تو سر تا بپای من سوزد

5. چنین که آتش آهم زبانه زد ترسم

6. که آه من دگری را بجای من سوزد

7. اگر فرو نخورم ناله در جگر بیم است

8. که همدمان مرا ناله های من سوزد

9. شرار سینه نه تنها بلای من اهلی است

10. که هرکه مینگرم در بلای من سوزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با وجود ناامیدی بسکه مشتاق توام
* مدّعی گر مژدۀ وصلم دهد باور کنم
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم
* چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم
شعر کامل
حافظ
* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی