غزل شمارۀ 641
1. ای شاه حسن آنکه ترا تخت و تاج داد
2. ما را بگوشه نظری احتیاج داد
3. جام جم از حقیقت لعلت خبر نداشت
4. عشقم نشان بجوهر جام زجاج داد
5. جانم نماند هیچ تو دانی و تن دگر
6. تا کی توانم از ده ویران خراج داد
7. من خسته حریصم و جویم شراب وصل
8. دلبر طبیب حاذق و صبرم علاج داد
9. ساقی بیا که رونق ازین بزم رفته بود
10. اهلی دگر بگوهر نظمش رواج داد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده