اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 656

1. کس از فراغ تو عیش و فراغ را چکند

2. می طرب چه خورد گشت باغ را چکند

3. کجا فراغ بود بی رخ تو عاشق را

4. وگر فراغ بود هم فراغ را چکند

5. به نوبهار نشاط است باغ و صحرا خوش

6. خزان رسیده غم باغ و راغ را چکند

7. دماغ کشته غم را بخور عود چه سود

8. شنید غمزده عطر دماغ را چکند

9. غبار غم بزبان گر نیاورد عاشق

10. چو شمع در غم او سوز و داغ را چکند

11. ز مهر روی تو اهلی چو شمع شب همه شب

12. بسوز و گریه خوش است او فراغ را چکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی
* گلش یکسر به رنگ ارغوان بود
* ولیکن با نشاط زعفران بود
شعر کامل
وحشی بافقی
* ای عقل همانا که نداری خبر از عشق
* بگریز که او دشمن فرزانگی آمد
شعر کامل
وحشی بافقی