اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 686

1. نسیم گل دگران را دماغ تازه کند

2. مرا چو مرغ چمن درد و داغ تازه کند

3. چو لاله دامن صحرا گرفته ام بی دوست

4. که داغ حسرت من گشت باغ تازه کند

5. فراغت همه کس درد دل برد اما

6. مراست درددلی کش فراغ تازه کند

7. تنم شوق همچون چراغ سوزد اشک

8. چه روغنی است که سوز چراغ تازه کند

9. دماغ اهلی مسکین بسوزد آتش غم

10. ببخش جرعه خود تا دماغ تازه کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید زان چادر قیرگون
* غمی شد بدرید و آمد برون
شعر کامل
فردوسی
* غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست
* غم همه آن جا رود کان بت عیار نیست
شعر کامل
مولوی
* دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد
* باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
شعر کامل
سعدی